سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه مرد با ایمان برادر خود را خشمگین ساخت ، میان خود و او جدائى انداخت . [ گویند : حشمه و أحشمه ، چون او را بخشم آورد . و گفته‏اند شرمگین شدن و خشم آوردن را براى او خواست . و آن گاه جدائى اوست ] . [ و اکنون هنگام آن است که گزیده‏هاى سخن امیر مؤمنان علیه السّلام را پایان دهیم ، حالى که خداى سبحان را بر این منّت که نهاد و توفیقى که به ما داد سپاس مى‏گوییم . که آنچه پراکنده بود فراهم کردیم و آنچه دور مى‏نمود نزدیک آوردیم . و چنانکه در آغاز بر عهده نهادیم بر آنیم که برگهاى سفید در پایان هر باب بنهیم تا آنچه از دست شده و به دست آریم در آن برگها بگذاریم . و بود که سخنى پوشیده آشکار شود و از آن پس که دور مینمود به دست آید . و توفیق ما جز با خدا نیست . بر او توکل کردیم و او ما را بسنده و نیکوکار گزار است . و این در رجب سال چهار صد از هجرت است و درود بر سید ما محمد خاتم پیمبران و هدایت کننده به بهترین راه و بر آل پاک و یاران او باد که ستارگان یقین‏اند . ] [نهج البلاغه]

خاطرات عشق

 
 
عزیزم دوست دارم(چهارشنبه 88 فروردین 19 ساعت 11:35 صبح )

سلام به همه ی دوستان گلم

امروز اومدم 1 خبر خوب بدم

مشکلات ما حل شد

در واقع از اول مشکلی نبود من یکم بزرگش کردم آخه وقتی دلتنگ می شم دست خودم نیست سریع ناراحت می شم و به هم می ریزم.

اون روز واقعا دلم می خواست ببینمش.وقتی قرار بهم خورد خیلی ناراحت شدمو ....................

ولی فکر می کنم چنین مشکلی لازم بود آخه تو این مدت که از هم دور بودیم نه این که از هم خبر نداشته باشیم ها ولی خوب.........

من فهمیدم واقعا عاشقشم و نمی تونم بدون اون زندگی کنم

من همه ی مشکلات و دلتنگیام رو به اون می گم و اون آرومم می کنه

ولی این روزها بعضی چیز ها رو نمی تو نستم بهش بگم و این خیلی بد بود

تمام طول روزفکرش از سرم بیرون نمی رفت

تا این که با 1 صحبت ساده معلوم شد من یکم تند رفتم

از قدیم گفتن دعوا نمک زندگیه.زندگیه ما که فعلا نمکش کافیه امیدوارم حالا حالا ها ازین مشکلات پیش نیاد.

دلم خیلی براش تنگ شده دلم می خواد ببینمش اما...........

اما نمیشه شاید 3 ماه یا بیشتر طول بکشه که بتونم ببینمش.

وای خدای من یعنی می تونم تحمل کنم؟

به هر جا می روم یاد تو با من

تمام زندگیم از آن تو بس؟

نمی دانم چرا این گونه هستم

کمی آشفته و دلتنگ هستم

اگر بودی کنارم یار خوبم

نبودم این چنین آشفته و تک

من و تو عاشق و معشوق بودیم

برای هم رفیق و یار بودیم

نمی دانم چه شد آن روز آن جا

که من گفتم نبینم هیچ او را

ولی قلبا نبود این آرزویم

دلم تنگ و چشم در آرزویش

چقدر خوبه که اون روزها تموم شد

هوای عاشقی از آن ما شد

عزیزم عاشقم عاشق تر از قبل

همیشه با توام افزون تر از قبل

خدایا کم خکن مهر و محبت

فزون کن عاشقیم افزون تر از قبل

نکن ما را جدا از هم خدایا

که می میریم از دوری هم ما

 

 

ای بهترین کسم تمتم دنیام تویی

خودت می دونی که بدون تو هیچم

             اگر ناراحتت کردم ببخشید

                          می زاریم به حساب بچگی و دلتنگی

 

                  امیدوارم دیگه ازین مشکلات پیش نیاد

 

 

                                عزیزم دوست دارم

 

 







بازدیدهای امروز: 14  بازدید

بازدیدهای دیروز:5  بازدید

مجموع بازدیدها: 78619  بازدید


» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «